۱۳۸۷ اسفند ۲۶, دوشنبه

گرایشات موجود نظری در فراخوان کمونیستی

زمانی که در حال تدوین فراخوان رو به بیرون بودیم ، کسانی که نظرات متفاوتی به غیر از فراخوان موجود تدوین شده داشتند نیز، برای اینکه بالاخره این فراخوان علنی شود و تازه مباحث اساسی در سطح جنبش آغاز گردد و وارد پروسه بحث در سطح جنبش شویم وبعداً اختلافاتمان را روشن کنیم ، با توجه به کلییات آن ، اعلام توافق و امضا کردند ، در حالی که معتقد به اصلاحاتی در متن بودند ولی با حفظ نظرات خود ، آن را امضا کردند تا ازمباحث فرسایشی درونی بر سرتوافق بر یک فراخوان مشترک خارج شده و اصل مباحث در سطح جنبش آغاز شود. یعنی سر بسیاری از نکات مطرح شده در فراخوان بحث داشتند و نظرشان بر حذف موارد و جملاتی در فراخوان بود. رفقای شرکت کننده در مباحث، معتقد بودن که این فراخوان مانند یک آیه نازل شده نیست و همیشه امکان تغییر آن وجود دارد.
به باور من بعد از گذشت این چند ماه از انتشار فراخوان و بحث های انجام شده و ردوبدل شده ، امروزه درون فراخوان کمونیستی به غیر از اشتراکات ، 2 گرایش عمده با تفاوتهای جدی ویک گرایش با مشتراکاتی با هر دو گرایش شکل گرفته است. یعنی کم کم شاهد شکل گرفتن گرایش علنی و روشن در فراخوان کمونیستی هستیم.
در زمینه نقد احزاب گذشته ، وقتی به راه حل آلترناتیو می رسیم شاهد 3 نظر هستیم. 1- نظری که در
فراخوان موجود است که به سامان­یابی سیاسی پیشگام طبقه­ی کارگر برای ایجاد پیش زمینه­های لازم تشکیل حزب کمونیست انقلابی اعتقاد دارد و آن را از جمله 9 پیش شرط لازم برای آغاز بحث و مشارکت جهت گام­ برداشتن در مسیری که به سامانیابی سیاسی طیف پراکنده­ی کمونیست­های انقلابی منجر شود می داند و ارایه و پذیرش اولیه­ی 9 پارامتر مشترک را نیاز می داند.2- نظر دوم معتقد است که روشنفکران حزب می سازند و نام آن را حزب طبقه کارگر می نامند. روشنفکران نمی توانند
حزب کمونیست بسازند ولی می توانند حزب روشنفکران را بسازند.

3- اما نظر سوم، اساساً حزب را رد می کند و به نفی حزب رسیده است و نه تنها به رد حزب ، بلکه به نفی زندان، به نفی دولتهای ملی ،اعتقاد به عدم وجود مرزهای ملی ، نفی هر گونه حکومت دولتی متمرکز و از بالا ، رد تئوری انقلابی حرفه ای به منظور ایجاد حزب ،رد هر نوع رئیس جمهور، رهبر، مجلس نمایندگان و... رسیده است.
مارکسیسم نه به عنوان یک ایدئولوژی بلکه به عنوان یک متدولوژی مد نظراین گرایش است.این گرایش برخلاف گرایش اول ، جمهوری شورائی را استراتژی انقلابی نمی داند، چراکه به دولت و حکومت به لحاظ ساختاری و کارکردی نقد جدی دارد و هر گونه دولت را نفی می کند. اگر این گرایش بخواهد فراخوان را مورد بازبینی قرار دهد، بسیاری چیزها باید در فراخوان تغییر کند. اما هدف از دادن فراخوان ، وارد پروسه بحث ، بررسی ، نقد و بازبینی و ایجاد زمینه گفتگو بوده است که بعد از آن بتوانیم اشتراکات و اختلافاتمان را روشنتر کنیم. این گرایش نه اعتقاد به یک حزب جهانی بلکه به یک حرکت جنبش جهانی کمونیستی اعتقاد دارد و شوراهای خودگردان کارگری و محلات هستند که در سرتاسر جهان به جای دولتها ، حکومتها و پارلمانها ، خود قوانین را تدوین و وضع می کنند و به عنوان مثال قوانین در مورد زنان را خود شوراهای زنان تدوین می کنند و در مورد کارگران نیز، خود وضع کننده قوانین ، کارگران در شوراها هستند و قوانین برای جوانان توسط شوراهای جوانان تدوین می شود و...
این 2 گرایش دارای اولویت ها ، ضرورت ها ونیازهای متفاوت هستند. این گرایش دوم نسبت به ضرورتهای فکری روز و خواستهای اجتماعی، سیاسی روز حرکت می کند و معتقد است که جمع های مطالعاتی باید نسبت به ضرورتها ی فکری انجام بگیرد ولی گرایش اول شبیه به مدل کلاسیک برنامه مطالعاتی ارائه می دهد در حالی که می بایست مباحث خلاق را با توجه به نیازمندیها و ضرورتهای فکری رفقا مورد توجه قرار دهد .
گرایش اول مقصودش ازطرح سامان یابی در نهایت و به شکل استراتژیک ، ایجاد حزب انقلابی متشکل از کارگران سوسیالیست است. اما گرایش دوم سامان یابی را لزوماً حزب سازی نمی داند، چراکه به اشکال دیگری نیز می توان به سامان­یابی سیاسی لایه ­ی کمونیست طبقه­ ی کارگررسید
در واقع فراخوان کمونیستی با بحث و اندیشیدن حول موضوعات مختلف و مطرح جنبش ، تحقیق در عرصه های گوناگون ، نقد همه جانبه در جنبش ، بررسی تجربیات گذشته ، شکستها ، بازبینی باورهای تشکیلاتی و در نظر گرفتن اوضاع ، شرایط و تغییرات سیاسی در عرصه جهانی و... در دوران گذر و شدن است. در حالی که فراخوان می خواهد تازه رو به شکل گرفتن برود که درآینده شکل مشخصی به خود بگیرد و رفقا هنوز به مباحث یکدیگر آشنا نیستند و حول بسیاری از مسائل و مباحث هنوز بحث و نظر خود را ارائه نداده اند، بنابراین ابتدا باید گرایشات مشخص شوند و سپس هر گرایشی برنامه خاص خودش را در دستور کار بگذارد و به مباحثی بپردازد که با گرایش خود همخوانی داشته باشد.
با احترام
نظام

هیچ نظری موجود نیست: